______________________________________________________________
______________________________________________________________
غریبهای حدوداً پنجاه ساله ناگهان به من نزدیک شد، وقتی که در ۸ آگوست ۲۰۱۲، صندلیام را برای صف کشیدن در مراسم عشای ربانی در انتهای کلیسای دومینیکن سنت پیوس پنجم، در پراویدنس، رود آیلند – روبروی پردیس کالج پراویدنس – ترک کردم.
او از من پرسید: «اینجا خیلی سرد است! آیا کلیسا را ترک میکنی؟» پاسخ دادم: «نه، من برای مراسم عشای ربانی صف میکشم.»
دمای هوا مناسب بود، اما او داشت یخ میزد و من موج سرما را که به عنوان یک نشانه معنوی درک میکردم، احساس کردم.
او پرسید: «حالا باید چه کار کنم؟» پیشنهاد دادم: «آیا مراسم عشای ربانی را دریافت میکنی؟ صف بکش.» «کاتولیک هستی؟»
غریبه پاسخ داد: «کاتولیک هستم، اما مدت زیادی نیست که تمرین میکنم.» توصیه کردم: «شاید بهتر باشد بعد از مشورت با یک کشیش، مراسم عشای ربانی را انجام دهی.» مرد غمگین شد زیرا مانند عقربه قطبنما به سمت قطب شمال، جذب مراسم عشای ربانی شده بود.
از من پرسید: «در صف چه کار میکنی؟» پاسخ دادم: «من دارم عیسی را میپذیرم.»
«آیا خیلی تشنهی عیسی هستی؟»
«بله، هستم…» او بیدرنگ تأکید کرد.
به او توصیه کردم: «در صف بایستید، عیسی را بپذیرید و در اسرع وقت با یک کشیش مشورت کنید.»
ما دو نفر آخر بودیم. برگزارکننده مراسم عشای ربانی به من عشای ربانی داد، سپس با میزبان پایین آمد تا با غریبه ملاقات کند.
او از برگزارکننده پرسید: «چه کار باید بکنم؟» دومینیکنی پرسید: «شما کاتولیک هستید، آقا؟» «هستم، اما مدت زیادی است که تمرین نکردهام.»
«آیا تشنهی خدا هستی؟»
غریبه پاسخ داد: «بله، خیلی تشنهام!»
آنها به طور خلاصه گفتگو کردند و من دومینیکنی را دیدم که علامت صلیب را روی پیشانی برگزارکننده رسم کرد و میزبان را در دهانش گذاشت.
برگزارکننده از برگزارکننده پرسید: «چه کار باید بکنم؟» او پاسخ داد: «میزبان را قورت بده.»
با حیرت، به صندلیام برگشتم، در حالی که سپر رحمت الهی دورم را گرفته بود.
غریبه بعد از مراسم با خوشحالی به من گفت: «متشکرم. خیلی خوشحالم!» او پرسید: «چطور میتوانم همچنان از این آرامش و شادی لذت ببرم؟» پیشنهاد دادم که در طول ساعت اجتماعی از برگزارکننده مراسم راهنمایی معنوی بخواهم.
آن مرد مرموز که بود؟
______________________________________________________________
______________________________________________________________
من پس از جشن سنت دومینیک در ۸ آگوست ۲۰۱۲، کلیسای سنت پیوس پنجم را با حیرت، شادی و الهام ترک کردم.
«مانوئل، بسیاری از مؤمنان در کلیسا بودند، اما مرد تشنه خدا تو را برای راهنمایی عشای ربانی انتخاب کرد. میخواهم مردم را به سوی من جذب کنی. تثلیث مقدس تو را از طریق رنج برای مأموریتی والا در کلیسای کاتولیک روم آماده میکند.
علوم الهی را دنبال کن، زیرا علوم انسانی عقل تو را در این دنیای گذرا تقویت میکند، اما علوم الهی به تو خرد ابدی میدهد. وقتی علوم الهی را مطالعه میکنی، من به تو بازخورد مداوم و لطف میدهم. به گوش دادن به دومینیکنها ادامه بده، زیرا آنها تیز زبان و باهوش هستند و در عشای ربانی شرکت میکنند.
مانوئل، من روح القدس هستم و به تو گفته بودم که “رنج تو گنج توست”. خدا میخواهد با تو اتحادی ایجاد کند که شیطان جرات به چالش کشیدن آن را نداشته باشد. تسلیم من شو و من تو را در مأموریتت راهنمایی خواهم کرد.»
من تسلیم روح القدس تو هستم!
____________________________________________________________